فرشته ی مهربانی با صوتی زیبا و اهتراز آور درمقا بل بستر یک پیرمرد درمنزل وی جلوه گر
می گردد، پیرمردی که پیش همه عزیز بود ودرقلب مردم جای داشت ، پیرمردی که کمر خمیده
اش نشانی ازداغی بزرگ بود که بر سینه داشت ، داغ سه چهار شقایق سرخ که گرمای آتش
هنوز در دلش شعله ور بود پیرمردی که ریش های سفیدش خبراز روزگاران دراز می داد .
آری هیچ چیز در دنیا بهتراز این نیست وبزرگترازاین مرحمت اتفاق نمی افتد.
هنگامی که آن پیرمرد زانوها را بغل کرده وسینه ی پرمهر خود رابا نور قرآن گرم می کند،
هنگامی که آن پیرمردِ با صفا محاسن خود راشانه می زند ولباس سفیدش را آماده می کند ملکه ی
امید از راه می رسد ودرمنزل جانش قدم می گذارد،
آری فرشته ی رحمت از راه می رسد وبادست های ملکوتی خویش اورا به دیدار خدایش می برد
تا بادلی آرام درکنار معبودش ماُوا گزیند
نویسنده: الهام(سه شنبه 87/1/6 ساعت 1:0 صبح)